مبانی حقوق عمومی در ایران کهن ۶ نوشته : محمد رسولی

و خود آقای ثعالبی هم در قسمت کیومرث می نویسد:

(( … تاریخ سلاطین ایران، روشن تر و محقق تر از تاریخ سایر سلاطین است. زیرا قوم دیگری که دارای حکومتی بدین دوام و بقا بوده و فرمان روایشان بدین ثبات و نظم مانند هیت متحدی مجتمع و موتلف باشد، کسی به یاد ندارد)).

کار کیومرث در تشکیل دولت فراگیر ملی، کار بسیار بزرگ و سترگ ارزشمندی بوده است. او توانست نخستین دولت فراگیر ملی ایران را در پهنه ی تاریخ در ایران بنیان گذارد و از آن زمان تا کنون که چندین هزار سال می گذرد ایران دارای دولت و حکومت بوده است.

کنون که چندین هزار سال می گذرد ایران دارای دولت و حکومت بوده است.

مسعودی در کتاب مروج الذهب نوشته است:

(( ایرانیان به اتفاق گویند که سر پادشاهان ، کیومرث بود. اما درباره ی 

                                                          او اختلاف کرده اند.

                            بعضی دیگر که به شمار کمتراند، پنداشته اند که اصل نژاد و سرچشمه ی

                                                             مخلوق، از او بود)).

باز مسعودی در جای دیگر گوید:

ایرانیان حاضر، از گذشته، کوچک از بزرگ نقل کند، و به اتفاق گویند: که سر پادشاهان کیومرث بود…. کیومرث، بزرگ مردم عصر و پیشوای ایشان بود و به پندار(باور) ایرانیان، نخستین شاهی بود که در روی زمین منصوب شد.

ابوریحان بیرونی نیز می نویسد:

             کیومرث نخستین کسی است که تمدن و شهر نشینی را به ایرانیان آموخت.

در شاهنامه نیز به روشنی بیان شده است که اولین دولت فراگیر در زمان کیومرث و به وسیله او در ایران بنیان گذارده شد، و او نخستین کسی است که در میان ایرانی ها به فرمانروایی رسیده و دولت فراگیر بر پهنه ی فلات ایران بنیان نهاده است و از آن زمان تا کنون ایران دارای دولت است که گاه این دولت ها بر کل فلات ایران و گاه حتی فراتر از فلات ایران و گاهی مثل زمان ما فقط بر بخشی از فلات ایران حکمرانی داشته اند.

از زبان شاهنامه بخوانیم:

پژوهنده ی نامه باستان

که از پهلوانان، زند داستان

چنین گفت ،کاین تخت و کلاه

کیومرث آورد و ، او بود شاه…

کیومرث شد، برجهان کدخدای

نخستین به کوه اندرون، ساخت جای

به گیتی در او ، سال سی، شاه بود

به خوبی ، چو خورشید برگاه بود

پس از کیومرث نیز دولت ایران قوام بیشتر یافته و به مرور زمان پیشرفته تر می شود:

بر آمد براین کار، یک روزگار

فروزنده شد، دولت شهریار

پس از پیدایی حکومت و دولت در ایران در حدود نه هزار پیش، دولت رشد کرد و همزمان با آن فرمانروایان ایران، جامعه ایرانی ( و در اصل قافله ی تمدن بشری را ) به پیش برده و رهبری کردند. چنانکه در دوره های بعد به دوره هوشنگ می رسیم. خود واژه و عبارت هوشنگ که در برگیرنده ی صفت دارنده ی هوش+ فرهنگ است، گویای رشد خرد ودانش انسان ایرانی و حکومت آن دوران است. افزون بر این عبارت هوشنگ به معنای سازنده ی خانه های خوب نیز می باشد. هوت(هو ) = خوب، نیک، شن= جا، مکان ( چنانچه هنوز هم در واژگانی مثل گلشن = گل+ شن که می شود جای گل دیده می شود)، و گ= جایگاه مثل بنگاه. چون ایران دوران گسترش بیشتر شهرنشینی ایرانی هاست.

باید یادآور شد که در پایان دوره کیومرث، ایرانی ها توانستند برخی شورش ها و اختلافات داخلی که بوجود آمده بود را از بین برده و پهنه حکمرانی دولت مرکزی را کامل کنند. از همین رو می باشد که در شاهنامه می بینیم در این دوره هوشنگ بعنوان (( شاهنشاه)) داده شده است. ولی پیش از این مقطع، باعبارت شاهنشاه مواجه نیستیم . چرا؟ چون این می رساند که قلمرو ایرانی ها گسترش یافته و شاهان دیگری هم بودند که زیر فرمان شاه شاهان! قرار داشتند. این امر گام بزرگی در زمینه سامان دهی کشور و کشورداری است که از مرز (( تک جایی)) گذشته و به مرحله (( چند جایی)) رسیده است. در نتیجه، امور کشور از هم تفکیک شده و جاهای گوناگون دارای مسئولان مختلف اند که زیر نظر دولت فراگیر ملی قرار دارند.

هم چنان دولت و حکومت و واحد سیاسی مشخصی به نام ایران برقرار بود و حکومت های گوناگون اما متناسب با وقایع و رویدادهای خاص زمان خود بوجود آمدند که با نگاهی کلی ترتیب آنان به قرار زیر است:

پیشدادیان

  1. کیومرث  ۲٫ هوشنگ  ۳٫ تهمورث  ۴٫ جمشید

فریدونیان

  1. فریدون  ۲٫ ایرج  ۳٫ منوچهر  ۴٫ نوذر ۵٫ زوتهماسب  ۶٫ گرشاسب

کیانیان

  1. کی قباد ۲٫ کی کاووس ۳٫ کی خسرو

لهراسبیان

  1. لهراسب ۲٫ گشتاسب ۳٫ بهمن ۴٫ همای ۵٫ داراب ۶٫ دارا

این ترتیب نام دولت های ایرانی تا پایان دین_ دولت زرتشتی است. یعنی نام سلسله ها و حکومت های ایران ازآغاز تا حدود ۳۸۵۰ سال پیش است.

بنابراین ما نه تنها در می یابیم که دولت در ایران کهن وجود داشته است، بلکه حتی نام زنجیره های آن و حتی نام پادشاهان بزرگ  و رهبران اصلی آن دوران کهن را نیز در دست داریم.

بنابراین در خصوص وجود دولت در آن عصر جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند و لذا وجود یک مفهوم از مفاهیم اصلی حقوق عمومی ، یعنی دولت در ایران عهد کهن مسلم است.

نکته ای را به یاد بیاوریم که در هر جامعه ای هنر و دانش در صورتی رشد می کند که در آنجا امنیت و  نظم برقرار باشد. چه کسی و یا چه نهادی باید باشد تا نظم و امنیت را برقرار کند؟ دولت

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *