ایران و روابط بین الملل-نوشته:محمد رسولی

گفتار چهارم: فرهنگ

ایران به عنوان کهن ترین کشور  دنیا دارای فرهنگ بسیار غنی و عمیق است که این فرهنگ ضمن اینکه در کل فلات ایران وجود دارد، آثار آن را حتی می توان در سراسر دنیا نیز یافت.فرهنگ جامع،کامل،غنی و قوی که از گاه بسیار کهن در این سرزمین به وجود آمده، ریشه دوانیده و رشد کرده و شاخه هایی از آن را در هر سوی از جهان می توان دید.از آیین میتراییسم، مهرپرستی تا کیش زروانی و زرتشتی و فرهنگ اقوام ایرانی، زبان های ایرانی و شاخه های آن و نیز رد واژگان ایرانی که در همه ی زبان های دنیا وجود داردو هیچ زبانی در دنیا وجود ندارد که از زبان های ایران و یا فارس بهره نگرفته باشد و نیز اندیشه های ایران در سایر مکاتب و  اندیشه های جهانیان رسوخ و نفوذ یافته است که بی شک هرگز نمی توان حتی قطره ای از آن اقیانوس بی کران را در صدها برگ به نوشتار درآورد.تنها برای یادآوری به چند نمونه برجسته از فرهنگ ایرانی اشاره می کنیم که در این فرهنگ نیکی به راستی، ارج نهاده می شود و اندیشه فرهنگ ایران بر این بوده که در هر کار و سخن و حتی اندیشه باید نیک بود و نیکی کرد.

از مظاهر فرهنگی ایران می توان به جنبش های ایران اشاره کرد که مهمترین آن چهار جشن نوروز(در آغاز سال)، تیرگان در آغاز بلندترین روز سال، مهرگان در آغاز پاییز و نیمه سال و  جشن سده در آغاز دی ماه به عنوان پایان بلندترین شب سال اشاره کرد که هریک از جشن ها خود حکایت های بسیار و حکمت های بیشمار دارد که خود گاه و مجال یگری را می طلبد که به تفصیل در مورد هر یک می توان هزاران برگ نگاشت.

هم چنین زبان قوی فارسی و گویش های متفاوت آن نیز از مظاهر فرهنگ ایران است و زبان شناسان بزرگ دنیا همگی به قدرت و زیبایی این زبان اذعان داشته اند و بسیاری از افرادی که بیش از ده زبان پویای دنیا را مسلط بوده اند گفته اند فارسی زیباترین و مناسب ترین زبان برای بیان منظور است.

اسلام و مذهب تشیع با فقه پویای آن از دیگر مظاهر فرهنگ ایران است. ایرانیان پس از شکل گیری اسلام و اسلام آوردن با توجه به تجربه تاریخی چند هزار ساله خود به خوبی توانستند این دین را در فرهنگ خود وارد کنند وآن را حفظ کنند.

وقتی به فرهنگ بسیار غنی، کامل و گسترده ی ایران توجه می کنیم در می یابیم که ایران فقط یک کشور و یا واحد سیاسی و جغرافیایی نیست، ایران خود یک فرهنگ است