ابران و روابط بین الملل-شرایط و روندهای جدید منطقه ای(محمد رسولی)

شرایط و روندهای جدید منطقه ای

با خیزش های مردمی، جهان عرب وارد مرحله جدیدی از بی نظمی و بی ثباتی شده است.در شرایط جدید، هر یک از بازیگران سعی دارند در راستای منافع با اهداف تاریخی خود، حداکثر استفاده را از شرایط موجود داشته باشند.این بازیگران از یک سو شامل گروه های مختلف سیاسی داخلی مانند اسلام گرایان، سلفی ها و گروه های طرفدارحکومت های غیر دینی و جنبش های جوانان است که تعارض رویکردها و منافع آن ها تنش ها و بی ثباتی های جدی را درون کشورها ایجاد کرده است و از سوی دیگر شامل بازیگران و دولت های منطقه ای است که رقابت های آن ها به تشدید بحران ها در سطح منطقه انجامیده است.

در مقطع کنونی، در کنار موضوع تغییر رژیم ها مسائل و پرسش های مهم و متفاوتی مطرح شده است که ثبات سیاسی و نظم امنیتی منطقه و هم چنین جهت گیری های احتمالی اینده را در منطقه بسیار متأثر می سازد.مهم ترین مسائل در این راستا عبارت است از:چالش هویتی دولت و نوع نظام سیاسی مدنی؛ مرجعیت اسلام و یا شکل گیری نظام سیاسی جدایی حکومت از دین؛ غلبه ی گرایش های عربی یا عدم غلبه ی آن؛ شکل نظام و چگونگی بهره برداری از منابع اقتصادی و هدایت اقتصاد ملی و نحوه تعامل با اسرائیل و آمریکا از سوی دولت های جدید است.

از جمله مؤلفه هایی که شرایط کنونی و آینده منطقه خاورمیانه را شکل می دهد، ویژگی های خاص جنبش ها و خیزش های مردمی کنونی در جهان عرب است که مشخصه های متفاوتی از تحولات گذشته منطقه ای دارد.این ویژگی این جنبش ها عدم خشونت و تأکید بر رویکردهای مسالمت آمیز در قالبی کلی، با صرف نظر از برخی استثناها، است.ویژگی دوم تأکید بر حقوق مردم در برابر دولت هاست که پدیده ی جدیدی در جهان عرب محسوب می شود.ویژگی سوم جنبش های عربی فقدان رهبری کاریزماتیک (دارای فرّهی) در این جنبش هاست.مشخصه چهارم را می توان وجود عامل تسهیل کننده ای مانند اینترنت، تلفن همراه و فناوری ارتباطات و اطلاعات محسوب کرد که به تحولات شتاب داده است.

جدی بودن مردم و اراده بالای آن ها برای تحقق اهداف و هم چنین آگاهی و عقلانیت بالا را می توان ویژگی پنجم جنبش ها ی جهان عرب دانست.ویژگی ششم این جنبش ها غیر عقیدنی بودن آن هاست.ویژگی مهم دیگر، مطالبه محور بودن و فقدان رهبران کاریزماتیک (دارای فرهی ) است که دولت های حاکم ، فرصت هایی استثنایی دارند که خود رهبری اصلاحات را بر عهده بگیرند و اصلاحاتی را انجام دهند.ویژگی دیگر تحولات و جنبش های جهان عرب، نقش ویژه ارتش در این تحولات است که نیاز به بررسی جدی تر دارد.

با بررسی خیزش های مردمی و تحولات جهان عرب، در مجموع می توان به دو دسته از روندهای داخلی، مخالفت با استبداد فردی و اقتدارگرایی، یکی از روندهای مهم است که ساخت سیاست را در منطقه تغییر می هد و بر این اساس، روبرو بودن با اقتدارگرایی آینده منطقه را دشوار خواهد کرد.روند دیگر، نوع رابطه ای است که بین اسلام گرایی و جدایی حکومت از دین در حال شکل گیری است و به عبارتی می توان گفت که اسلام گرایان مردم سالار شده اند و با پایبندی به اصول و رویه های مردم سالارانه، نشان می دهند که نمی توان در عرصه سیاست، انحصار گرایی را دنبال نمود.

یکی از روندهای مهم در عرصه منطقه ای، تداوم هویت عربی در سطح منطقه است.هرچند که این هویت ممکن است تعاریف و پیامدهای متفاوتی را در مقایسه با گذشته داشته باشد.روند مهم دیگر ، تغییرات در بلوک بندی اعتدال و مقاومت در سطح منطقه است؛ به گونه ای که تعاریف جدید از مقاومت در حال شکل گیری است و به عنوان نمونه مصر از رأس محور اعتدال به محور مقاومت منتقل می شود.روند دیگر تحولات مربوط به صلح اعراب و اسرائیل است که در نتیجه تحولات منطقه در شراط چدید، تعاریف و دیدگاه های جدیدی به آن معطوف است.روند دیگر گسترش نقش سلفی ها در منطقه به رغم سکونت اولیه است؛ به خصوص عربستان صعودی که برای برخی اقددامات تخریبی، از این گروه ها حمایت می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *