لغزش اروپاییان در شناخت کورش بزرگ

یادداشتی بر کتیبه‌ی کورش

 

لغزش اروپاییان در شناخت کورش بزرگ

 

استوانه کورش (سطر ۲۲ تا ۲۴) و وقایع‌نامه نبونایید (ستون سوم، سطر ۱۵ تا ۱۸) تأکید می‌کند که فتح بابل و ورود کورش به آن شهر کاملاً صلح‌آمیز بوده، جنگی صورت نگرفته به‌گونه‌ای که حتی آیین‌های دینی اساگیل معبد مردوک یا دیگر معابد دچار وقفه نشده است. خانم امیلی کورت برای نشان‌دادن درست‌نبودن این گزارش، به‌عبارتی از وقایع‌نامه نبونایید استناد می‌کند که به جنگ اوپیس و کشتار گروهی مردم آن شهر به دست کورش اشاره دارد. بخش مورد نظر را به ترجمه خانم کورت بازگو می‌کنیم. ترجمه ایشان از خوانش گریسون
(۱۰۹, ۱۹۷۵ Grayson) و گلاسنر (۲۳۷-۲۳۶, ۲۰۰۴ Glassner) پیروی می‌کند. وقایع‌نامه نبونایید، ستون سوم، ردیف ۱۲ تا ۱۴:

In the month Tashritu (27th September 26th October) when Cyrus did battle at Opis on] the bank of[ the Tigris against the army of Akkad, the people of Akkad retreated. He carried off the plunder (and) slaughtered the people. Kuhrt 51, 2007:
He pillaged and massacred the population. Glassner 237, 2004:

 

اوپنهایم (۵۴۰, ۱۹۸۵ Oppenheim) می‌گوید که به گمان بسیار اوپیس بهترین و مناسب‌ترین جا برای گذشتن از رود دجله بوده است زیرا ده‌هزار یونانی به‌پیشوایی گزنوفون هم در گریز به‌سوی یونان در اوپیس از دجله گذر کردند. به همین شوند نخستین و واپسین رویارویی سپاه بابل با کورش در همان گستره روی داد که درواقع گذرگاه ورود به میان‌رودان بوده است. اشکال ما بر ترجمه ردیف‌های ۱۲ تا ۱۴ است. آوانویسی متن به‌این‌گونه است:

ina iti Tašīti mku-raš ▢al-tum ina Upêki ina muhhi […] íddi-diq-lat ana libbi ummānini kurAkkadîki ki īpušūšú (erasure) nīšumeš kurAkkadîki BALA. KI hubta (sar) ihbut (sar) nišēmeš idūk (gaz)

 

به‌تازگی ویلفرد لمبرت در یادداشت کوتاهی بر ردیف‌های ۱۲ تا ۱۴ اشکالات این تفسیر را بیان کرده  است (۲۰۰۷, Lambert). اشکال اصلی این است که بنابر ترجمه روایی، کورش سپاه بابل را در اوپیس شکست داد، در نتیجه مردم شهر واپس نشستند، کورش (گویی شهر اوپیس را) چپاول کرد و مردم را کشتار گروهی کرد. گویی پس از غلبه نخستین بر سپاه بابل، کورش سپاه شکست‌خورده و در حال فرار را رها می‌کند و شهر نزدیک محل جنگ را چپاول و مردم را کشتار گروهی می‌کند.

لمبرت به‌درستب گوشزد می‌کند که اصطلاح «سپاه اکد» نام درستی برای سپاه نبونایید است چون اکد به چم همه سرزمین بابل است و گمان می‌رود مردمی از سراسر بابل در سپاه نبوناییدبوده‌اند، اما اصطلاح «مردم اکد» برای نامیدن مردم شهر اوپیس یا سیپر شگفت است. چون تنها مردم محلی در آن گستره بوده‌اند. به عبارت دیگر اگر کشتار مردم محلی مورد نظر است، عبارت «مردم اکد» رسا نیست. لمبرت پیشنهاد می‌کند که واژه نیشو (nišu) را به چم «افراد و مردان» تعبیر کنیم که در این صورت همان سپاه اکد مورد نظر است: کورش در اوپیس با سپاه بابل جنگید، آن سپاه واپس نشست، کورش اردوگاه ایشان را چپاول کرد، سپس ایشان را دنبال کرد و به‌گونه‌ی کامل شکست داد. همچنین، فعل داکو (dâku) به چم «کشت، زدن، غلبه‌کردن» به‌کار می‌رود اما معنای «قتل عام» اغراق است. لمبرت متن را به‌صورت زیر ترجمه می‌کند (۲۰۰۷, Lambert).

در ماه تشریتو وقتی کورش با سپاه اکد در اوپیس بر ساحل دجله جنگید، سربازان اکد عقب نشستند. او (کورش) غنیمت گرفت و سربازان (اکد) را مغلوب کرد. In Tishri when Cyrus did battle with the army of Akkad at Opis, on the ]bank[ of the Tigris, the soldiers of Akkad withdrew. He (Cyrus) took plunder and defeated the soldiers (of Akkad).

 

اشکال نظر لمبرت این است که واژه نیشو (nišu) در متن وقایع‌نامه نبونایید هرگز به‌معنی سرباز استفاده نشده است. اما سیاق متن نشان می‌دهد که مردم اکد به همان سپاه اکد اشاره می‌کند. بنابراین دلیلی برای تردید در صحت ادعای کورش در دست نیست. ورود کورش به بابل بر اساس شواهد موجود صلح‌آمیز بوده است.

برای ارجاعات کامل بنگرید به حسین بادامچی ۱۳۹۲، فرمان کورش بزرگ، با ترجمه، ویرایش و واژه‌نامه اکدی به فارسی، تهران: نگاه معاصر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *