ایران و روابط بین الملل-نتیجه گیری از فصل سوم

نتیجه گیری

اتحادیه اروپا به عنوان بازیگری مهم در نظام بین المللی مطرح است و با توجه به تحولات و تغییر در نظم بین المللی، این بازیگر در پی نقش آفرینی مثبت و ارتقای جایگاه خود در عرصه های مختلف است.با توجه به اینکه ساختارها به رفتار بازیگران اجتماعی و سیاسی، اعم از افراد و کشورها شکل می دهند، ساختارهای هنجاری یا انگاره ای(مانند فرهنگ، زبان، مذهب، گفتمان و غیره که هم جنبه شناختی دارندو هم جنبه ارزشی) به اندازه ساختارهای مادی حائز اهمیت هستند.

نقش پذیری مثبت اتحادیه اروپا به عنوان بازیگری هنجاری که تحت عناوینی چون «قدرت مدنی یا غیرنظامی»، «قدرت نرم» و اخیراً «قدرت هنجاری» مطرح می شود نشان می دهد که این بازیگر به دنبال بازتعریف نقشی است که یک قدرت بزرگ در جامعه جهانی برعهده می گیرد.بر این اساس، اتحادیه ی اروپا تأکید خود  را بر ارزش ها و هنجارهایی گذاشته است که مبنای غیرمادی و به نوعی نرم افزارانه دارند.اما با این وجود نمی توان گفت اعضا به صورت صد درصد توجه به ساختارهای غیرمادی و هنجاری را مقدم تر از منافع و انگیزه های مادی می دانند؛ چه بسا در بسیاری از موارد، قدرت هنجاری اتحادیه اروپا در حد لفاظی باقی مانده است.اما با این حال تمرکز بر ارزش ها و هنجارها، موقعیت بی بدیلی را برای اتحادیه اروپا می تواند رقم بزند که جلوه ی آن به عنوان یک «بازیگر خوب» یا «بازیگر خیّر» در اذهان و افکار عمومی جهان پررنگ تر شود؛ نکته ای که شاید مهم ترین هدف اتحادیه ی اروپا در تبدیل شدن به یک قدرت هنجاری است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *