ایران و روابط بین الملل-روسیه و نظام بین الملل

بند اول:روسیه و نظام بین الملل

تلاش روسیه در دوره پوتین، به ویژه سال های پایانی آن برای مکان یابی بهتر و بالاتر در ترتیبات نظام بین الملل ترجمانی از آرمان آن درتبدیل شدن به قدرتی بزرگ د رعرصه بین الملل و نوع برداشت نخبگان این کشور از چگونگی ساختار نظام بین الملل بعد جنگ سرد ناشی می شد.روسیه از ابتدای دهه ۷۰ (۹۰م) و هم چنین در دوره پوتین نظام تک قطبی را به عنوان اصل سازمان دهنده بین الملل پس از جنگ سرد به رسمیت نشناخت و تثبیت آن را مغایر با منافع خود ارزیابی کرد از منظر پوتین و دولت مردان او نظام تک قطبی موجود وضعیتی موقت و ناپایدار بود که با وقوع تحولات و ائتلاف های جدید درون سیستمی و ظهور مراکز جدید قدرت از جمله اروپای واحد، چین، هند و روسیه اساس آن به چالش کشیده و دیری نمی گذشت که موازنه قدرت به شکلی جدید در عرصه روابط بین الملل برقرار می شد، اما تا شکل گیری نظم جدید، نظم حاکم «تک قطبی متکثّر» بود.آن ها با درک این مهم که در عرصه بین لملل ضعف موجب نفوذپذیری می شود، کشور ضعیف نسبت به تهدیدها آسیب پذیر و کشور قوی قادر به ایجاد توازن در برابر تهدید هاست، موضع گیری های منفعلانه (و بعضاً مصالحه جویانه) روسیه در دهه ۷۰ (۹۰م) و سال ها ی ابتدایی هزاره جدید در قبال تحولات بین المللی را ناشی از همین منطق و واقعیت ضعف آن در ابعاد مختلف می دانستند.بر همین اساس دولت پوتین دستیابی روسیه به توان بایسته در فرآیندهای رقابت جهانی و بازیابی جایگاه آن به عنوان یک قدرت بزرگ را از ابتدای تشکیل، همواره به عنوان یک اصل اساسی مطمح نظر داشت.

روسیه طی این دوره، علی رغم مخالفت با وضعیت موجود تلاش کرد با شناخت صحیح منابع ملی در فضای متغیر بین المللی به بازتولید قدرت متناسب با زمان و شرایط اقدام و روند توان یابی در ساختار حاکم نظام بین الملل را در یک فرآیند و به صورت تدریجی به انجام برساند.سیاست سازان کرملین با درک این مهم که قدرت واقعی در فضای جدید بین الملل چند بعدی است، ضمن تلاش برای تقویت هم زمان مؤلفه های «سخت و نرم» قدرت روسیه، بر تبدیل این کشور به یک «قدرت بزرگ» که از منظر آن ها کشوری با اقتصادی قدرتمند و پیشرفته جامعه ای پویا مستقل و متنفذ در عرصه بین المللی و بازیگر جهانی بود، تأکید کردند.

تلاش های علمی و نظری روسیه برای تغییر وضع موجود و دستیابی به موقعیتی بالاتر در مدیریت ترتیبات نظام بین الملل موجب برانگیخته شدن احساس تهدید از سوی آمریکا برای موقعیت برتر خود در ساختار نظم بین الملل دوره پس از شوروی شد که به این امر به مثابه نوعی معادله صفر (قدرت یابی روسیه، ضعف خود) می نگریست.این تحولات به ویژه در سال های پایانی ریاست جمهوری پوتین روابط روسیه و آمریکا را با چالش مواجه و باعث بروز تنش هایی درر وابط دو کشور شد.هرچند ارزیابی قدرت بالفعل و بالقوه یک کشور و تعیین جایگاه آن در نظام بین الملل دشوار است، اما معمولاً قدرت اقتصادی، میزان اعتبار ناشی از رفتارهای دیپلماتیک و سیاسی و توانمندی های نظامی به عنوان سه عامل مهم تر در تعیین جایگاه یک کشور مورد توجه قرار می گیرد.بر این اساس دولت مردان کرملین طی دوره پوتین با تمرکز بر این سه جنبه اصلی تلاش کردند جایگاه روسیه را ارتقا و منزلت بایسته آن را اعاده کنند که در ادامه به بررسی این روند پرداخته خواهد شد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *